چنان که گذشت ، طب اسلامی ، برگرفته از تعالیم آسمانی و دینی است و اصول و روش های متفاوتی با طب کلاسیک دارد که سبب برتری و امتیاز آن می شود ؛ توجه به معنویات ، اصلاح روان ، اصلاح تغذیه طبق مزاج و اصلاح ترکیبات غذا و کاهش مصرف غذای پخته از مهم ترین امتیازات طب سنتی اسلامی است . در این بخش ، به گونه مفصل به بیان برخی امتیازات طب سنتی اسلامی اشاره می شود :
ا - کلی نگری و توجه به جسم و روح انسان
طب سنتی اسلامی ، در حوزه مسئولیت خود ، کلی نگر است و در کنار ابعاد جسمی و مادی انسان ، به روح و روان معنوی او و نیز رابطه جسم و روح نظر دارد ؛ لیکن طب شیمیایی غربی در درمان بیماری ها ، جزئی نگر است و بیماری را فقط علامتی جسمی می پندارد که با روح و روان فرد ، مرتبط نیست .
پیشرفت پزشکی جزئی نگر سبب شده تا روز به روز بر تعداد تخصص های پزشکی افزوده شود . در این میان ، فوق تخصص هایی تربیت می شوند که همه چیز را در باره اندام کوچکی از بدن می دانند . در مقابل نیز ، پزشکان عمومی تربیت می شوند که اگر اهل مطالعه بسیار هم باشند ، مطالب اندکی را در مورد همه چیز خواهند دانست ، از این رو اگر فردی به گونه همزمان ، به مشکل کلیوی و افسردگی مبتلا شود ، متخصص کلیه ، بیش تر به مشکل کلیوی و متخصص روان پزشک نیز ، بیش تر به افسردگی او اهمیت می دهد ، درحالی که چه بسا این دو بیماری با هم مرتبط باشند و اعصاب و روان فرد بیمار با دو درمان متفاوت از سوی دو متخصص ، با مشکلات و بیماری های دیگری نیز درگیر شود ، جزئی نگری و رویکرد به تخصصی شدن در پزشکی مدرن این ظرفیت را دارد که آن قدر تخصصی تر شود که دامنه تخصص به ژن و دستگاه های ژنتیکی برسد ، در حالی که این جزئی نگری افراطی ، راه به جایی نمی برد . امام علی ﷺ می فرماید : « العلم نقطة کثرها الجاهلون » ¹ ، « علم نقطه ای بیش نیست که جاهلان آن را زیاد و متوزم کرده اند . برای نمونه ، در طب سنتی اسلامی ، اندکی عسل طبیعی برای درمان قطعی زخم ها کفایت میکند و به تجهیزات مدرن و داروهای کلان نیازی نیست ! گفتنی است ، غفلت از درمان های روحی ، زاییده دیدگاه مادی گرایانه یا تک سونگری نسبت به انسان است ؛ درحالی که انسان دارای بعد روحانی نیز هست و جنبه جسمانی و روحانی او از همدیگر متأثر می شوند ، از این رو در درمان بیماری نباید فقط به بعد جسمانی فرد توجه کرد . برخلاف طب جدید ، طب اسلامی و سنتی بر اساس ارتباط اجزای مختلف بدن با یکدیگر و همبستگی جسم و روح ، انسان و طبیعت و انسان با خدا شکل گرفته است . طب اسلامی و سنتی اختلال این اجزا را ناشی از برهم خوردن تعادل آن حقیقت کلی می داند .
ب . اثرگذاری مثبت در جسم و روح
در طب سنتی اسلامی ، مردم با خلوص نیت و اعتماد به دستورهای طبی و درمانی آیات و روایات و اعتقاد به اینکه این مسائل از سوی خدای رحمان سرچشمه می گیرد ، به آن ها عمل میکنند و در نتیجه ، بر روح و جسم آنان اثر مثبت می گذارد . علامه مجلسی در این باره می نویسد : « هرچند بعضی از داروهای طب اسلامی و دستورهای درمانی پیامبر اکرم ﷺ و امامان معصوم به به ظاهر با بیماری مناسبتی ندارد ؛ اما وقتی شخص با ایمان و اخلاص آن ها را استفاده میکند ، از مصرف آن ها سود می برد . این امریه جهت خاصیت و طبع آنها نیست ، بلکه به خاطر یقین و خلوص نیت بیمار و نیز توسل وی به کسانی است که توصیه به مصرف این دارو از وی صادر شده است ، چنانکه بعضی بیماران با تربت امام حسین لا شفا می یابند »²
ج - درمان بیماری با برطرف کردن علت آن
طب سنتی اسلامی ، به دنبال شناسایی بیماری و منشأ آن و سپس درمان بیماری با رفع علت آن است ؛ اما طب کلاسیک فقط در پی کنترل یا سرکوب علائم بیماری به جای درمان علت آن است . طب کلاسیک با دیدگاه جزئی نگر خود ، بیماری را فقط مجموعه ای از علائم و نشانه ها می داند . از سوی دیگر ، به ذهن و روان بیمار نیز توجه لازمی ندارد و ریشه بیماری را تنها در جسم فرد می داند ، از این رو تلاش خود را فقط در جهت کنترل علائم درگیرکننده آن به کار می گیرد و به درمان علائم بیماری می پردازد ؛ اما علت بیماری را برطرف نمی کند . این گونه درمانگری ، به لحاظ اخلاقی نیز امری ناپسند و کاری اشتباه است ، مانند تجویز داروهای آرام بخش و ضد افسردگی .
این مطلب ادامه دارد....
____________
۱. عوالی اللئالی ، ج ۱ ، ص ۱۲۹
بحار الأنوار ، ج ۵۲ ، ص ۷۶ ؛ دائرۃ المعارف بزرگ طب اسلامی ج ۸ ، ص ۲۸۱