بی شک ، هر گونه اظهار نظر علمی یا تجویز دستور عملی درباره سلامتی یک موجود ، در گرو شناخت هویت آن است . اگر ذات آن موجود ، صرفاً مادی باشد ، علوم طبیعی و عالمان مادی نگر ، تا حدودی صلاحیت اظهار نظر علمی یا عملی درباره او را دارند و چنانچه موجودی فرامادی و روحانی باشد ، دست علوم و عالمان طبیعی از اظهار نظر درباره آن کوتاه است . در این میان ، هویت انسان چیست ؟ آیا جانوری دارای دست و پا و چشم و گوش و قلب و ریه و ... است که با از کار افتادن اعضای مهمی همچون قلب و مغز ، نابود می شود ؟ هرگز ! خدای خالق که لایق ترین فرد برای بیان حقیقت انسان است ، او را موجودی دو بعدی و مرکب از جسم زمینی و روح آسمانی معرفی میکند . جسم او فانی و نابود می شود ؛ اما روح خدایی اش ، تا ابد باقی است ؛ یعنی حقیقت انسان ، همان روح و نفس جاودان اوست نه بدن و جسم فانی اش . حتی در زمان حیاتش در دنیا ، بدن انسان ، تحت کنترل روح نیرومند اوست . این بدن ، در طول عمر و با مدیریت روح ، در حال دگرگونی است . چندین بار ، همه سلول های آن ، تعویض و بازسازی می شوند . 

بر این اساس ، علوم حسی و تجربی ، هرگز نمی توانند ویژگی های روحانی انسان را در نظر نگیرند و به تنهایی ، درباره رشد و پرورش و تأمین سلامت و رفع نیازهای او اظهار نظر کنند . در واقع ، کشف زوایای پنهان مسئله جسم و روح آدمی ، بیش تر بر عهده علوم انسانی است تا تجربی . پس باید در این مسیر ، از آن دسته از علوم و معارف دینی و انسانی مدد جست که از سوی خدای رحمان و به وسیله انبیا و اولیای الاهی ای برای سعادت و سلامت جسم و روح انسان در دنیا و آخرت بیان شده است ؛ معارفی نورانی و کاملی که هم ویژگی بدنی انسان را لحاظ میکند ، هم خصوصیات روحانی و معنوی او را . با وجود این ، پزشکی مدرن و غربی یا همان طب شیمیایی ، فارغ از حقیقت روحانی انسان و با استمداد از شیوه های حسی و تجربی و آزمون و خطا که ضعیف ترین روش ها در شناخت چیری محسوب می شوند به درمان بعد مادی و بدن انسان و نیز ساخت و تجویز داروها برای تأمین سلامت جسمی او همت گمارده است . در مقابل ، طب سنتی اسلامی با محوریت کلام هدایت گر خدای خالق ( آیات ) و سخنان نورانی جانشینان معصوم خدا در زمین ( روایات ) به پیشگیری و حفظ اصول بهداشت و نیز درمان بیماری های جسمی و روحی انسان و تجویز داروهای شفابخش پرداخته است ، تا انسان در دنیا و آخرت ، پیوسته سلامتمند و سعادتمند باشد متأسفانه امروزه جوامع اسلامی ، به سبب دوری از این طب بومی و غنی خود و نیز وابستگی افراطی به پزشکی جزئی نگر غربی ، به بسیاری از بیماری های جسمی و روحی مبتلا شده اند ، از این رو جامع نگری نسبت به حقیقت انسان و استمداد از طب غنی سنتی اسلامی در جهت پیشگیری و درمان ، از ضرورت های اساسی به شمار می رود . مقام معظم رهبری نیز با عنایت به این ضرورت مهم ، در سالهای اخیر ، « سیاست های کلی سلامت » را به رؤسای قوای سه گانه کشور ابلاغ فرمود که بر اساس بخشی از آن ، ارائه خدمات آموزشی ، پژوهشی ، بهداشتی ، درمانی و توانبخشی سلامت ، باید مبتنی بر « اصول و ارزش های انسانی- اسلامی » باشد . همچنین طب سنتی ایران ، باید بازشناسی و تبیین گردد و مسئولان و مردم ، در جهت ترویج و توسعه و نهادینه کردن آن و نیز اصلاح سبک زندگی در بخش نغلبه بکوشند .۱ کتاب پیش روی نیز ، تلاشی ارزشمند و سودمند در راستای احیای طب سنتی اسلامی است که بخش های مهم آن ، برپایه نظریات بسیار عالمانه و دقیق حکیمان حاذق متقدم و معاصر در حوزه طب سنتی اسلامی سامان یافته است ، به ویژه حکیم و دانشمند فرهیخته جناب آقای « حسین خیراندیش » . در این کتاب مفید ، مهم ترین راهکار برای پیشگیری و درمان ، شناخت مزاج انسان و تلاش در جهت اعتدال بخشی به آن دانسته شده است . همچنین در این راستا ، به نسخه های شفابخش و مجرب برای درمان نزدیک به ۳۰۰ بیماری مهم اشاره شده است ، به گونه ای که این کتاب را نسبت به بسیاری از آثار موجود در زمینه طب سنتی اسلامی ممتاز و برتر می گرداند . اقبال عمومی مردم برای تهیه این کتاب و بازنشر پنجاه باره آن در کم تر از چهار سال ، گویای این واقعیت انکارناپذیر است .

 

 

اللهم اشفنا بشفائک و ڈاونا بدوانک

« خدایا ! با شفای خود ما را شفا ده و با دوای خود ما را مداوا کن

 

 

 

___________

۱. سوره مؤمنون ، آیات ۱۴ تا ۱۱۴ سوره حجر ، آیات ۲۴ تا ۰۲۹

۲- نک: متن ابلاغ سیاست های کلی سلامت از سوی مقام معظم رهبری در تاریخ (۱۳۹۳/۰۱/۱۸)